خلاصه داستان: با اینکه فیلم های «دیوید لینچ» کارگردان نامدار آمریکایی در گیشه تا کنون موفقیت تجاری کسب نکردهاند ولی همیشه محبوب منتقدان و فیلمدوستان بودهاند. در سال ۲۰۰۳ در یک نظرسنجی که از منتقدان فیلم در سراسر دنیا توسط روزنامه گاردین انجام گرفت، دیوید لینچ به عنوان بزرگترین فیلمساز زندهٔ دنیا برگزیده شد. فیلمهای وی پر است از نمادهای سورئالیستی، سکانسهای رویاگونه و نظایر آن. وی در نقاشی و مجسمهسازی و موسیقی نیز آثاری دارد.
لینچ میگوید که کارهای او از بسیاری جهات بیشتر به فیلمسازان اروپایی شبیه است تا آمریکایی؛ وی باور دارد که بیشتر فیلمهایی که «روح را به هیجان و رقص میآورند» متعلق به کارگردانان اروپایی بودهاند. وی فیلمسازانی مانند استنلی کوبریک، فدریکو فلینی، ورنر هرتسوک و ژاک تاتی را تحسین میکند. او همچنین اظهار کرده که فیلم سانست بلواربیلی وایلدر و نیز لولیتای کوبریک از فیلمهای مورد علاقه او هستند.
خلاصه داستان: تدوین فیلم به عنوان هنر و حرفهای که همراه با تاریخ سینما پا به عرصه وجود گذاشته، دستخوش تحولات بسیاری شده است. در ابتدای کار، تدوین به معنای سادهی چسباندن نوارهای فیلم به هم بود تا داستانی سرراست و روان به مخاطب ارائه گردد. با این حال، تدوین به سرعت از مرحلهای فنی فراتر رفت و به یکی از اجزای مهم و قابل توجه هنری در ساختار فیلم تبدیل شد.